- سر و کار
- کار و ارتباط، معامله، داد و ستد
معنی سر و کار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سوداگری
مکانیسم
عمل رفتار: (آهو با حالتی که نشانه عصبانیتش از کرد و کار شوهر بود چفت در را انداخت و دوستانه بهما پر خاش کرد)
خویشان و بستگان و ملازمان شخص
Business
negócio
Geschäft
бизнес
negocio
affaire
bedrijf
व्यवसाय
تجارةٌ
biashara
ব্যবসা
کاروبار
چاق و چله و سالم سالم و سرحال. یا سر و مر و گنده. چاق و چله و سالم
شکل و قیافه، وضع لباس و پوشاک
راز و رابطۀ پنهانی
کار داشتن، رابطه داشتن
داد و ستد داشتن
داد و ستد داشتن
داد و ستد، معامله