جدول جو
جدول جو

معنی سر و کار - جستجوی لغت در جدول جو

سر و کار
کار و ارتباط، معامله، داد و ستد
تصویری از سر و کار
تصویر سر و کار
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کسب و کار
تصویر کسب و کار
سوداگری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ساز و کار
تصویر ساز و کار
مکانیسم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کرد و کار
تصویر کرد و کار
عمل رفتار: (آهو با حالتی که نشانه عصبانیتش از کرد و کار شوهر بود چفت در را انداخت و دوستانه بهما پر خاش کرد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کس و کار
تصویر کس و کار
خویشان و بستگان و ملازمان شخص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کس و کار
تصویر کس و کار
((کَ سُ))
قوم و خویش
فرهنگ فارسی معین
چاق و چله و سالم سالم و سرحال. یا سر و مر و گنده. چاق و چله و سالم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سر و بر
تصویر سر و بر
شکل و قیافه، وضع لباس و پوشاک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سر و مر
تصویر سر و مر
((سُ رُ مُ))
سالم، تندرست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سر و سر
تصویر سر و سر
راز و رابطۀ پنهانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سر و کار داشتن
تصویر سر و کار داشتن
کار داشتن، رابطه داشتن
داد و ستد داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سروکار
تصویر سروکار
داد و ستد، معامله
فرهنگ لغت هوشیار